دگر نه جای تو اینجا نه جای من اینجاست
جنون بیا که بیابان بدون ما تنهاست
ببین که عشق چه مهمان بی ملاحظه ای است
رسد به پای خود و رفتنش به دست خداست
دل از تمام جهان کنده ام که چنگ زنم
به تار موی بلندت که عروة الوثقاست
دلیل حیرت مستشرقین شگفتی توست
به اشتیاق تو گفتند اصفهان زیباست
به تیغ حسن تو دل بستم و ندانستم
که عشق نقطه آغاز دل بریدن هاست
به دل نشسته از شعر 24 "من شور"
برای محمود حبیبی کسبی