مترس از های و هوی شعله، بس نمرود خواهی دید
اگر هیزم شکن باشی، جهان را دود خواهی دید
شب جالوتیان ننگ است گر طالوتِ میدانی!
دلت را در فلاخن کن، بسی داوود خواهی دید
قیامت هاست در زلف سحر، بیدار باش ای چشم!
رصد کن جان خود را، شاهد و مشهود می بینی
به دل نشسته از غزل 1
"روضه در تکیه ی پروتستان ها"
برای علی محمّد مودّب