هلا خبر بده یوسف زمان آمدنت را
صبا به سوی من آورد بوی پیرهنت را
هلا رسول پیاپی، هلا رسول مجدّد
هلا رسول سرانجام، سرو آل محمّد
هلا تبسّم کاظم به بغض سمّی خرما
چه کظم غیظ مدیدی! چقدر صبر و مدارا؟
هلا رضای غریبان، قضای ملک خراسان
غریق شرم تو انگور های ملک خراسان
چقدر نقد بکارم به بزم شرط حریفان؟
چقدر؟ تا که نبازم قمار امدنت را
به وعده گاه بیا ای دلیل صبر و قرارم
به هم مزن ز صبوری قرار امدنت را
میان خاک و کفن هم به جستجوی تو باشم
اگر به خاک برم انتظار آمدنت را
اگر چه شاخه ی خشکم ولی شکوفه ضمیرم
به انتظار نشستم بهار امدنت را
به دل نشسته از شعر 40 "من شور"
برای محمود حبیبی کسبی